جبرئیل در فلسفه و عرفاندر متون فلسفی و عرفانی، جبرئیل با مفاهیم و اصطلاحاتی همچون عقل و روح پیوند دارد. فهرست مندرجات۲ - جبرئیل از دیدگاه سهروردی ۳ - جبرئیل از دیدگاه ملاصدرا ۳.۱ - مقامهای جبرئیل ۴ - تطبیق جد و بخت بر جبرئیل ۵ - جبرئیل در متون عرفانی ۵.۱ - مُقام جبرئیل از دیدگاه ابن فناری ۵.۲ - جبرئیل و تمثل صورت بشر نزد حضرت مریم ۵.۳ - جبرئیل از دیدگاه سیدحیدر آملی ۵.۴ - جبرئیل از دیدگاه جیلی ۶ - جبرئیل از دیدگاه اهل تصوف ۷ - تطبیق خصوصیات سیمرغ بر جبرئیل ۸ - مکان جبرئیل ۹ - بالهای جبرئیل از دیدگاه سهروردی ۱۰ - اصطلاح شهپر یا پر جبرئیل در ادبیات منظوم ۱۱ - نامهای دیگر جبرئیل ۱۲ - فهرست منابع ۱۳ - پانویس ۱۴ - منبع ۱ - ملائکه از دیدگاه ابن سیناابن سینا با بیان اینکه منظور از عقول، ملائکه مقرباند، در تبیین کیفیت وحی، معتقد به اتصال رسول اکرم به عقل فعال و دریافت معارف از این طریق است. [۱]
ابن سینا، المبدأ و المعاد، ج۱، ص۱۰۳، چاپ عبداللّه نورانی، تهران ۱۳۶۳ ش.
[۲]
ابن سینا، المبدأ و المعاد، ج۱، ص۱۱۶، چاپ عبداللّه نورانی، تهران ۱۳۶۳ ش.
او فرشتة نازل کننده وحی را روح القُدُس میخواند و آن را شریفترینِ ارواح و نفس قدسی یا واسطه میان واجب و عقل اول معرفی میکند. [۳]
ابن سینا، الشفاء، الالهیات، ج۱، ص۴۴۲، چاپ ابراهیم مدکور، جورج شحاته قنواتی، و سعید زاید، قاهره ۱۳۸۰/۱۹۶۰، چاپ افست قم ۱۴۰۴.
[۴]
ابن سینا، معراج نامه، ج۱، ص۸۹ ـ۹۰، چاپ نجیب مایل هروی، مشهد ۱۳۶۵ ش.
۲ - جبرئیل از دیدگاه سهروردیشهاب الدین سهروردی [۵]
یحیی بن حبش سهروردی، مجموعه مصنّفات شیخ اشراق، ج۲، ص۲۶۵تهران ۱۳۸۰ ش
نیز جبرئیل را در سیر نزولی عقول و کلمات الهی ، آخرین کلمه و عقل دهم دانسته است. در اصطلاح فلسفه اشراق، جبرئیل از جمله انوار قاهره و از بزرگترین آنان و صاحب طلسم نوع انسانی است [۶]
یحیی بن حبش سهروردی، مجموعه مصنّفات شیخ اشراق، ج۲، ص۲۰۰ـ۲۰۱، تهران ۱۳۸۰ ش.
سهروردی پیدایش عالم عنصری و محسوس و نیز ارواح آدمیان را معلول فعل جبرئیل دانسته [۷]
یحیی بن حبش سهروردی، مجموعه مصنّفات شیخ اشراق، ج۳، ص۲۰۹، تهران ۱۳۸۰ ش.
[۸]
یحیی بن حبش سهروردی، مجموعه مصنّفات شیخ اشراق، ج۳، ص۲۱۷ـ ۲۱۸ تهران ۱۳۸۰ ش.
و علاوه بر بخشش حیات، اعطای علم و فضیلت را نیز به او نسبت داده است [۹]
یحیی بن حبش سهروردی، مجموعه مصنّفات شیخ اشراق، ج۲، ص۲۰۱، تهران ۱۳۸۰ ش.
به نظر سهروردی [۱۰]
یحیی بن حبش سهروردی، مجموعه مصنّفات شیخ اشراق، ج۳، ص۱۷۹ـ۱۸۰، تهران ۱۳۸۰ ش.
جبرئیل یا روح القدس، نفوس انسانی را از قوه به فعل میآورد و اگر انسانها استعداد لازم را در خود فراهم آورند، می توانند به او متصل شوند و از گنجینه علم و فضائل او بهره مند گردند. در این دیدگاه، نسبتی که جبرائیل با نفوس انسانی دارد، به نسبت خورشید با چشم یا قلم با لوح تمثیل شده است. به این ترتیب، جبرئیل واسطه وجود و منشأ معرفت نفوس انسانی است.
۳ - جبرئیل از دیدگاه ملاصدراملاصدرا [۱۱]
محمدبن ابراهیم صدرالدین شیرازی، الحکمة المتعالیة فی الاسفار العقلیة الاربعة، سفر ۳، ج۲، ص۲۳، تهران ۱۳۳۷ ش.
جبرئیل و روح القدس و عقل فعال را یکی دانسته است. از نظر او [۱۲]
محمدبن ابراهیم صدرالدین شیرازی، الحکمة المتعالیة فی الاسفار العقلیة الاربعة، سفر ۱، ج۲، ص۶۳، تهران ۱۳۳۷ ش.
[۱۳]
محمدبن ابراهیم صدرالدین شیرازی، الحکمة المتعالیة فی الاسفار العقلیة الاربعة، سفر ۴، ج۲، ص۱۴۲ـ۱۴۳، تهران ۱۳۳۷ ش.
جبرئیل فرشتة هدایت است و در میان فرشتگان، نقش برجستهای در تکمیل نفوس دارد و به واسطه او علوم به نفوس و وحی به انبیا افاضه میشود. از نظر ملاصدرا، [۱۴]
محمدبن ابراهیم صدرالدین شیرازی، الحکمة المتعالیة فی الاسفار العقلیة الاربعة، سفر ۴، ج۲، ص۱۴۴، تهران ۱۳۳۷ ش.
جبرئیل در افاضه علم به انسانها، همه را برابر میداند و درجه و میزان کسب علوم و معارف، به تفاوت استعدادها و قابلیتهای نفوس ــ که زمینه ساز ارتباط با جبرئیل یا عقل فعال است ــ بستگی دارد.
۳.۱ - مقامهای جبرئیلبه نظر ملاصدرا، [۱۵]
محمدبن ابراهیم صدرالدین شیرازی، شرح اصول الکافی، ج۲، ص۴۴۹، ج۲، چاپ محمد خواجوی، تهران ۱۳۶۷ ش.
جبرئیل دو مَقام دارد که به تناسب آنها دو لقب به او داده شده است: مادامی که از آسمانِ تجرد و قرب، نزول نیافته، شایسته لقب «روح القدس» است و هنگامی که از آن مقام تنزل بیابد و در صورتی متناسب، متمثل شود، تعبیر «روح» برای او به کار میرود.
۴ - تطبیق جد و بخت بر جبرئیلابویعقوب سجستانی (متوفی ۳۵۳)، از اندیشمندان اسماعیلیه، ضمن توضیحِ سه اصطلاح « جَدّ »، « فتح » و « خیال » و تطبیق آنها بر جبرئیل و میکائیل و اسرافیل، «جدّ» را همان « بخت » و عامل تعیین کننده سعادت و شقاوت انسانها دانسته است که اگر نفسی پاک را مورد توجه قرار دهد، آن فرد مربی عصر خود میشود و مردم را به رضوان الهی رهنمون میگردد. انوار ملکوتی از طریق جدّ به این فرد میرسد و هرگاه این پیامها مجمل و مبهم باشند، فتح (میکائیل) آنها را خواهد گشود. [۱۶]
ابویعقوب سجستانی، کتاب الافتخار، ج۱، ص۴۳ـ۴۴، چاپ مصطفی غالب، (بیروت) ۱۹۸۰.
ناصرخسرو (متوفی ۴۸۱) نیز که پیرو همان عقاید و آرای فکری بوده است، جبرئیل، میکائیل و اسرافیل را با سه لقب «جدّ» «فتح» و «خیال»، در زمره هفت نور ازلی و پس از عقل و نفس نام برده است. [۱۷]
ناصرخسرو، کتاب جامع الحکمتین، ج۱، ص۱۰۹، چاپ هانری کوربن و محمد معین، تهران ۱۳۶۳ ش.
[۱۸]
ناصرخسرو، کتاب جامع الحکمتین، ج۱، ص۱۳۸، چاپ هانری کوربن و محمد معین، تهران ۱۳۶۳ ش.
۵ - جبرئیل در متون عرفانیدر متون عرفانی، جبرئیل مبدأ حیات ، مظهر علم حق تعالی، صورت متمثله عقل، موکَّل بر تحصیل علوم و تدبیر معاش و استاد رسل خوانده شده است. [۱۹]
عزیزالدین بن محمد نسفی، مجموعه رسائل مشهور به کتاب الانسان الکامل، ج۱، ص۱۴۷، چاپ ماریژان موله، تهران ۱۳۴۱ ش.
[۲۰]
ابن عربی، الفتوحات المکیة، ج۳، ص۴۰۰، بیروت: دارصادر.
[۲۱]
ابن عربی، فصوص الحکم و التعلیقات علیه بقلم ابوالعلاء عفیفی، ج۱، ص۱۳۸، تهران ۱۳۷۰ ش.
[۲۲]
محمدبن حمزه فناری، مصباح الانس، ج۱، ص۵۰۹، در محمدبن اسحاق صدرالدین قونیوی، مفتاح الغیب، چاپ محمد خواجوی، تهران ۱۳۷۴ ش.
[۲۳]
محمدبن یحیی لاهیجی، مفاتیح الاعجاز فی شرح گلشن راز، ج۱، ص۸۱، چاپ محمدرضا برزگر خالقی و عفت کرباسی، تهران ۱۳۷۱ ش.
[۲۴]
محمدبن یحیی لاهیجی، مفاتیح الاعجاز فی شرح گلشن راز، ج۱، ص۲۲۷، چاپ محمدرضا برزگر خالقی و عفت کرباسی، تهران ۱۳۷۱ ش.
او یکی از چهار فرشتهای است که قبل از قیامت، و نیز یکی از هشت حاملی است که در هنگام قیامت، عرش الهی را حمل میکنند. [۲۵]
ابن عربی، الفتوحات المکیة، ج۱، ص۱۴۷ـ ۱۴۸، بیروت: دارصادر، (بی تا).
[۲۶]
محمدبن حمزه فناری، مصباح الانس، ج۱، ص۴۴۹، در محمدبن اسحاق صدرالدین قونیوی، مفتاح الغیب، چاپ محمد خواجوی، تهران ۱۳۷۴ ش.
۵.۱ - مُقام جبرئیل از دیدگاه ابن فناریبه گفته فناری، [۲۷]
محمدبن حمزه فناری، مصباح الانس، ج۱، ص۵۱۸، در محمدبن اسحاق صدرالدین قونیوی، مفتاح الغیب، چاپ محمد خواجوی، تهران ۱۳۷۴ ش.
مُقام جبرئیل در سدرة المنتهی است و آن مقام، برزخی میان عالم طبیعتِ عنصری و عالم طبیعتِ کلیِ ثابت است که مختص است به عالم مثال و عرش و کرسی و آنچه مشتمل بر آنهاست؛ از این رو، صورت جبرئیل که در آن مقام ظاهر شده مشتمل بر خواص چیزهایی است که فوق سدره و مادون آن است. جبرئیل ناقل کلمه الهی است که گاهی فعلی و گاهی قولی است. انتقال کلمه الهی به مریم سلام اللّه علیها و تولد عیسی علیهالسلام از نوع اول است و به همین اعتبار به او روح القدس گفته میشود، اما روح الامین، لقب او به اعتبار دوم (قولی) است. [۲۸]
محمدبن حمزه فناری، مصباح الانس، ج۱، ص۴۰۲، در محمدبن اسحاق صدرالدین قونیوی، مفتاح الغیب، چاپ محمد خواجوی، تهران ۱۳۷۴ ش.
۵.۲ - جبرئیل و تمثل صورت بشر نزد حضرت مریمبه عقیده ابن عربی [۲۹]
ابن عربی، فصوص الحکم و التعلیقات علیه بقلم ابوالعلاء عفیفی، ج۱، ص۱۴۰، تهران ۱۳۷۰ ش.
چون جبرئیل به صورت بشر نزد مریم متمثل شد، عیسی نیز به صورت انسان متولد شد و معجزه او نیز احیای اموات بود. [۳۰]
محمدبن حمزه فناری، مصباح الانس، ج۱، ص۴۰۲، در محمدبن اسحاق صدرالدین قونیوی، مفتاح الغیب، چاپ محمد خواجوی، تهران ۱۳۷۴ ش.
به نظر فناری [۳۱]
محمدبن حمزه فناری، مصباح الانس، ج۱، ص۵۱۸ ـ۵۱۹، در محمدبن اسحاق صدرالدین قونیوی، مفتاح الغیب، چاپ محمد خواجوی، تهران ۱۳۷۴ ش.
نیز عیسی علیهالسلام از جهتی همان صورت روحانیت جبرئیل و مظهر مقام برزخی او در سدره است.
۵.۳ - جبرئیل از دیدگاه سیدحیدر آملیسیدحیدر آملی (متوفی ۷۸۲) [۳۲]
حیدربن علی آملی، کتاب جامع الاسرار و منبع الانوار، ج۱، ص۶۸۸، به انضمام، رساله نقد النقود فی معرفة الوجود، چاپ هانری کوربن و عثمان اسماعیل یحیی، تهران ۱۳۴۷ ش.
به اعتباری جبرئیل را همان عقل اول دانسته است.
۵.۴ - جبرئیل از دیدگاه جیلیاما به اعتقاد جیلی (متوفی ۸۳۲) [۳۳]
عبدالکریم بن ابراهیم جیلی، الانسان الکامل فی معرفة الاواخر و الاوائل، ج۱، ص۲۷ـ۳۰، قاهره ۱۳۹۰/۱۹۷۰.
خدا جبرئیل را از عقل اول که همان روحانیت حضرت محمد صلی اللّه علیه وآله وسلم است، در ازل خلق کرد و به این سبب، رسول اکرم پدر جبرئیل و اصلِ همه عالم است. به همین دلیل در شب معراج، جبرئیل که فروتر از رسول اکرم است، از ادامه عروج به مراتب بالاتر باز ماند. او معتقد است که « حقیقت محمدیه » یا « روح »، اشرف فرشتگان و برترینِ موجودات است و بسیاری از ملائک و از جمله جبرئیل، صورتی از وی و مخلوق اویند جیلی [۳۴]
عبدالکریم بن ابراهیم جیلی، الانسان الکامل فی معرفة الاواخر و الاوائل، ج۱، ص۱۵ـ۱۷، قاهره ۱۳۹۰/۱۹۷۰.
[۳۵]
محمدبن ابراهیم عطار، مصیبت نامه، ج۱، ص۳۵۹، چاپ نورانی وصال، تهران ۱۳۵۶ ش.
که با توجه به آیه «قُلِ الرُّوحُ مِن اَمْرِ رَبّی»، ، جبرئیل را ظهور یا ظاهر آن امر بیان کرده است. روح القدس و روح الامین نیز نزد جیلی، لقب ویژه جبرئیل نیست و به نظر او اینکه جبرئیل را روح الامین نامیدهاند از باب تسمیه فرع به اعتبار اصلش (یعنی عقل اول) است. [۳۷]
عبدالکریم بن ابراهیم جیلی، الانسان الکامل فی معرفة الاواخر و الاوائل، ج۱، ص۱۳ـ ۱۵، قاهره ۱۳۹۰/۱۹۷۰.
[۳۸]
عبدالکریم بن ابراهیم جیلی، الانسان الکامل فی معرفة الاواخر و الاوائل، ج۱، ص۳۰، قاهره ۱۳۹۰/۱۹۷۰.
۶ - جبرئیل از دیدگاه اهل تصوفدر اصطلاح اهل تصوف، به جبرئیل، روح القاء (واسطه القای علم غیب بر قلوب ) نیز گفته شده است. [۳۹]
عبدالرزاق کاشی، اصطلاحات الصوفیة، ج۱، ص۱۶۹، چاپ عبدالعال شاهین، قاهره ۱۴۱۳/۱۹۹۲.
[۴۰]
احمد نقشبندی خالدی، کتاب جامع الاصول فی الاولیاء، ص۶۱، مصر ۱۳۳۱، چاپ افست قاهره .
۷ - تطبیق خصوصیات سیمرغ بر جبرئیلدر ادبیات عرفانی، امکان تطبیق خصوصیات سیمرغ بر جبرئیل مطرح شده است. سیمرغ، پرندهای افسانهای، مقدّس و ماوراء طبیعی است و همچون جبرئیل با بال و پر بزرگ و جثه عظیم وصف شده است. [۴۱]
ابوالقاسم فردوسی، شاهنامه فردوسی، ج۱، ص۱۳۸، از روی چاپ وولرس، تهران ۱۳۱۴ ش.
[۴۲]
ابوالقاسم فردوسی، شاهنامه فردوسی، ج۶، ص۱۷۰۳، از روی چاپ وولرس، تهران ۱۳۱۴ ش.
[۴۳]
علی بن احمد اسدی طوسی، گرشاسب نامه، ج۱، ص۱۵۳، چاپ حبیب یغمائی، تهران ۱۳۵۴ ش.
[۴۴]
محمدبن ابراهیم عطار، مصیبت نامه، ج۱، ص۶۶، چاپ نورانی وصال، تهران ۱۳۵۶ ش.
[۴۵]
جلال الدین محمدبن محمد مولوی، کتاب مثنوی معنوی، چاپ رینولد آلن نیکلسون، ج۲، دفتر ۴، بیت ۳۷۶۹، تهران: انتشارات مولی.
[۴۶]
تقی پورنامداریان، رمز و داستانهای رمزی در ادب فارسی: تحلیلی از داستانهای عرفانی ـ فلسفی ابن سینا و سهروردی، ج۱، ص۷۵، تهران ۱۳۶۴ ش.
[۴۷]
تقی پورنامداریان، رمز و داستانهای رمزی در ادب فارسی: تحلیلی از داستانهای عرفانی ـ فلسفی ابن سینا و سهروردی، ج۱، ص۸۱ ـ۸۲، تهران ۱۳۶۴ ش.
[۴۸]
علینقی منزوی، سی مرغ و سیمرغ، ج۱، ص۴۹ـ۵۰، تهران ۱۳۵۹ ش.
[۴۹]
بدیل بن علی خاقانی، دیوان، ج۱، ص۳۷، چاپ علی عبدالرسولی، (تهران) ۱۳۱۷ ش.
[۵۰]
محمدبن ابراهیم صدرالدین شیرازی، الحکمة المتعالیة فی الاسفار العقلیة الاربعة، سفر ۴، ج۲، ص۱۴۳ـ ۱۴۴، تهران ۱۳۳۷ ش.
حمایت سیمرغ از زال و واسطه بودن او برای انتقال نیروهای غیبی به زال، بی شباهت به ارتباط جبرئیل با پیامبر نیست. [۵۱]
تقی پورنامداریان، رمز و داستانهای رمزی در ادب فارسی: تحلیلی از داستانهای عرفانی ـ فلسفی ابن سینا و سهروردی، ج۱، ص۸۲ـ۸۴، تهران ۱۳۶۴ ش.
درخت یا کوهی که سیمرغ بر آن آشیانه دارد نیز دارای خصوصیات غیرمادّی است: آن درخت که طوبی نام دارد، از میان کوهها بیرون آمده و مادرِ همه گیاهان و روییدنیهاست. هر بامداد که سیمرغ از آشیان خود بیرون میپرد و بر زمین بال میگسترد، هر میوه که بر درخت و هر نباتی که بر زمین میروید از اثر پرِ اوست. [۵۲]
یحیی بن حبش سهروردی، مجموعه مصنّفات شیخ اشراق، ج۳، ص۲۳۲، تهران ۱۳۸۰ ش.
۸ - مکان جبرئیلمتناظر با آن، مکان جبرئیل را در سدرة المنتهی دانستهاند که درختی با عظمت است و علم و عمل خلایق و مقامات انبیا و ملائکه به آنجا ختم میشود [۵۳]
احمدبن محمد میبدی، کشف الاسرار و عدة الابرار، ج۹، ص۳۶۰، چاپ علی اصغر حکمت، تهران ۱۳۶۱ ش.
[۵۴]
علی بن احمد اسدی طوسی، گرشاسب نامه، ص۲۵، چاپ حبیب یغمائی، تهران ۱۳۵۴ ش.
سیمرغ، شاه مرغان است [۵۵]
ابوالقاسم فردوسی، شاهنامه فردوسی، ج۱، ص۱۳۹، از روی چاپ وولرس، تهران ۱۳۱۴ ش.
و آنچه در رساله الطیر ابن سینا [۵۶]
ابن سینا، رساله الطیر، در شکوفه تقی، دوبال خرد: عرفان و فلسفه در رساله الطیر ابن سینا، ص۱۹ـ۲۷، تهران ۱۳۸۲ ش.
و داستان مرغان احمد غزالی [۵۷]
احمدبن محمد غزالی، داستان مرغان: متن فارسی رساله الطیر خواجه احمد غزالی، ص۲۶ـ۳۵، چاپ نصراللّه پورجوادی، تهران ۱۳۵۵ ش.
در باره سفر پرندگان به سوی او و طی مراحل و مدارج آمده، مشابه مراحل تکامل نفس و رسیدن آن به مرحله عقل مستفاد و اتصال به عقل فعال است. [۵۸]
تقی پورنامداریان، رمز و داستانهای رمزی در ادب فارسی: تحلیلی از داستانهای عرفانی ـ فلسفی ابن سینا و سهروردی، ج۱، ص۲۵۵ـ۲۵۶، تهران ۱۳۶۴ ش.
[۵۹]
تقی پورنامداریان، رمز و داستانهای رمزی در ادب فارسی: تحلیلی از داستانهای عرفانی ـ فلسفی ابن سینا و سهروردی، ج۱، ص۸۷ ـ ۸۸، تهران ۱۳۶۴ ش.
[۶۰]
جلال ستاری، مدخلی بر رمزشناسی عرفانی، ج۱، ص۱۲۲ـ۱۲۴، تهران ۱۳۷۲ ش.
[۶۱]
جلال ستاری، مدخلی بر رمزشناسی عرفانی، ج۱، ص۱۲۸ـ۱۲۹، تهران ۱۳۷۲ ش.
ملاصدرا [۶۲]
محمدبن ابراهیم صدرالدین شیرازی، الحکمة المتعالیة فی الاسفار العقلیة الاربعة، سفر ۴، ج۲، ص۱۴۶، تهران ۱۳۳۷ ش.
نیز از اهل عرفان نقل کرده که رسیدن همه مخلوقات به انواع کمالاتی که میتوانند به آنها نایل شوند و همچنین وصول سالکان به خواستهها و مقاصدشان، به یاری این پرنده قدسی است.
۹ - بالهای جبرئیل از دیدگاه سهروردیسهروردی در رسالة آواز پرجبرئیل، [۶۳]
یحیی بن حبش سهروردی، مجموعه مصنّفات شیخ اشراق، ج۳، ص۲۲۰ـ۲۲۲، تهران ۱۳۸۰ ش.
متأثر از آنچه در قرآن در وصف بال ملائک و در روایات درباره بالهای جبرئیل آمده است، جبرئیل را به سبب داشتن دو بال، برتر از ملائکی میداند که سه یا چهار بال دارند، زیرا دو از سایر [[|اعداد]] به یک نزدیکتر است. او همچنین به روشن بودن بال راست و تاریکی بال چپ جبرئیل اشاره کرده است. نور از دیدگاه سهروردی نشانه وجود و ظلمت نشانه عدم است و غیر از نورالانوار که نور محض و واجب الوجود بالذات است، هر موجود دیگری ممکن الوجود است و به سبب همین امکان، بال چپِ جبرئیل تاریک است. از بال راست جبرئیل که نورانی است، نفوس و از بال چپ او، عالم مادّی پدید میآید. القای حقایق به انبیا و اولیا به بال راست و قهر و صیحه و حوادث به بال چپ او منتسب است. [۶۵]
تقی پورنامداریان، رمز و داستانهای رمزی در ادب فارسی: تحلیلی از داستانهای عرفانی ـ فلسفی ابن سینا و سهروردی، ج۱، ص۱۷۰ـ۱۷۱، تهران ۱۳۶۴ ش.
[۶۶]
روزبهان بقلی، شرح شطحیات، ج۱، ص۲۳۵، چاپ هانری کوربن، تهران ۱۳۶۰ ش.
همچنین بنا بر گزارش صدرالدین شیرازی [۶۷]
محمدبن ابراهیم صدرالدین شیرازی، الحکمة المتعالیة فی الاسفار العقلیة الاربعة، سفر ۴، ج۲، ص۱۴۵، تهران ۱۳۳۷ ش.
به نظر اهل عرفان این پرنده قدسی که در کوه قاف جای دارد، صفیرش موجب بیداری خفتگانِ در تاریکی و سبب هوشیاری غافلانِ از ذکر آیات الهی میشود اما شمار کسانی که به آوای او گوش دهند و آوازش را بشناسند اندک است. هرکس زبان او را بفهمد زبان همه مرغان را میفهمد.
۱۰ - اصطلاح شهپر یا پر جبرئیل در ادبیات منظومدر ادبیات منظوم، شهپر یا پر جبرئیل نیز اصطلاحی پرکاربرد است [۶۸]
مجدودبن آدم سنایی، کتاب حدیقة الحقیقه و شریعة الطریقه، ج۱، ص۶۷۶، چاپ محمدتقی مدرس رضوی، (تهران ۱۳۲۹ ش).
[۶۹]
محمدبن محمد (علی) انوری، دیوان، ج۱، ص۶۵، چاپ محمدتقی مدرس رضوی، تهران ۱۳۳۷ـ۱۳۴۰ ش.
[۷۰]
بدیل بن علی خاقانی، دیوان، ج۱، ص، ۲۲۳، چاپ علی عبدالرسولی، (تهران) ۱۳۱۷ ش.
[۷۱]
بدیل بن علی خاقانی، دیوان، ج۱، ص۳۱، چاپ علی عبدالرسولی، (تهران) ۱۳۱۷ ش.
[۷۲]
بدیل بن علی خاقانی، دیوان، ج۱، ص۳۴۰، چاپ علی عبدالرسولی، (تهران) ۱۳۱۷ ش.
[۷۳]
بدیل بن علی خاقانی، دیوان، ج۱، ص۱۸۱، چاپ علی عبدالرسولی، (تهران) ۱۳۱۷ ش.
[۷۴]
الیاس بن یوسف نظامی، سبعه حکیم نظامی، ج۳، اقبالنامه، ص۲۱۲، چاپ حسن وحید دستگردی، تهران ۱۳۶۳ ش.
[۷۵]
محمدبن ابراهیم عطار، مصیبت نامه، ج۱، ص۶۶ـ ۶۷، چاپ نورانی وصال، تهران ۱۳۵۶ ش.
[۷۶]
جلال الدین محمدبن محمد مولوی، کتاب مثنوی معنوی، ج۲، دفتر ۳، بیت ۱۵۱۵، چاپ رینولد آلن نیکلسون، تهران: انتشارات مولی،.
[۷۷]
جلال الدین محمدبن محمد مولوی، کتاب مثنوی معنوی، ج۲، دفتر ۴، بیت ۳۷۶۹، چاپ رینولد آلن نیکلسون، تهران: انتشارات مولی،.
[۷۸]
جلال الدین محمدبن محمد مولوی، کتاب مثنوی معنوی، ج۳، دفتر ۶، بیت ۴۱۳۹، چاپ رینولد آلن نیکلسون، تهران: انتشارات مولی.
[۷۹]
عبدالرحمان بن احمد جامی، مثنوی هفت اورنگ، ج۱، تحفة الاحرار، ص۴۸۹، چاپ جابلقا دادعلیشاه و دیگران، تهران ۱۳۷۸ ش.
[۸۰]
عباس بن موسی فروغی، دیوان کامل فروغی بسطامی، ج۱، ص۹، چاپ م درویش، (تهران) ۱۳۶۸ ش.
[۸۱]
عباس بن موسی فروغی، دیوان کامل فروغی بسطامی، ج۱، ص۴۸، چاپ م درویش، (تهران) ۱۳۶۸ ش.
[۸۲]
عباس بن موسی فروغی، دیوان کامل فروغی بسطامی، ج۱، ص۱۶۷، چاپ م درویش، (تهران) ۱۳۶۸ ش.
و ویژگیهایی همچون محافظت در برابر دشمنان، جلوگیری از صدمه آتش و آب، و ترمیم جراحت برای آن بیان شده است . [۸۳]
مسعود سعد سلمان، دیوان، ج۱، ص۲۷۱، چاپ غلامرضا رشید یاسمی، تهران ۱۳۱۸ ش.
[۸۴]
مسعود سعد سلمان، دیوان، ج۱، ص۳۲۰، چاپ غلامرضا رشید یاسمی، تهران ۱۳۱۸ ش.
[۸۵]
مجدودبن آدم سنایی، کتاب حدیقة الحقیقه و شریعة الطریقه، ج۱، ص۱۶۸، چاپ محمدتقی مدرس رضوی، (تهران ۱۳۲۹ ش).
[۸۶]
مجدودبن آدم سنایی، کتاب حدیقة الحقیقه و شریعة الطریقه، ج۱، ص۲۰۱، چاپ محمدتقی مدرس رضوی، (تهران ۱۳۲۹ ش).
[۸۷]
بدیل بن علی خاقانی، دیوان، ج۱، ص۳۷، چاپ علی عبدالرسولی، (تهران) ۱۳۱۷ ش.
[۸۸]
بدیل بن علی خاقانی، دیوان، ج۱، ص۵۶۰، چاپ علی عبدالرسولی، (تهران) ۱۳۱۷ ش.
۱۱ - نامهای دیگر جبرئیلجبرئیل را « طاووس الملائکه »، « اَبِ ما » (پدر ما) و عقل کل نیز خواندهاند. [۸۹]
محمدبن محمد (علی) انوری، دیوان، ج۱، ص۳۶۷، چاپ محمدتقی مدرس رضوی، تهران ۱۳۳۷ـ۱۳۴۰ ش.
[۹۰]
محمدبن ابراهیم عطار، هیلاج نامه، ج۱، ص۱۳۲ـ۱۳۳، چاپ احمد خوشنویس، (تهران) ۱۳۷۱ ش.
۱۲ - فهرست منابع(۱) حیدربن علی آملی، کتاب جامع الاسرار و منبع الانوار، به انضمام، رساله نقد النقود فی معرفة الوجود، چاپ هانری کوربن و عثمان اسماعیل یحیی، تهران ۱۳۴۷ ش. (۲) ابن سینا، رساله الطیر، در شکوفه تقی، دوبال خرد: عرفان و فلسفه در رساله الطیر ابن سینا، تهران ۱۳۸۲ ش. (۳) ابن سینا، الشفاء، الالهیات، ج۱، چاپ ابراهیم مدکور، جورج شحاته قنواتی، و سعید زاید، قاهره ۱۳۸۰/۱۹۶۰، چاپ افست قم ۱۴۰۴. (۴) ابن سینا، المبدأ و المعاد، چاپ عبداللّه نورانی، تهران ۱۳۶۳ ش. (۵) ابن سینا، معراج نامه، چاپ نجیب مایل هروی، مشهد ۱۳۶۵ ش. (۶) ابن عربی، الفتوحات المکیة، بیروت: دارصادر. (۷) ابن عربی، فصوص الحکم و التعلیقات علیه بقلم ابوالعلاء عفیفی، تهران ۱۳۷۰ ش. (۸) ابویعقوب سجستانی، کتاب الافتخار، چاپ مصطفی غالب، (بیروت) ۱۹۸۰. (۹) علی بن احمد اسدی طوسی، گرشاسب نامه، چاپ حبیب یغمائی، تهران ۱۳۵۴ ش. (۱۰) محمدبن محمد (علی) انوری، دیوان، چاپ محمدتقی مدرس رضوی، تهران ۱۳۳۷ـ۱۳۴۰ ش. (۱۱)تقی پورنامداریان، دیدار با سیمرغ: هفت مقاله در عرفان، و شعر و اندیشه عطار، مقاله ۲: «سیمرغ و (۷۳) جبرئیل»، تهران ۱۳۷۴ ش؛ (۱۲) تقی پورنامداریان، رمز و داستانهای رمزی در ادب فارسی: تحلیلی از داستانهای عرفانی ـ فلسفی ابن سینا و سهروردی، تهران ۱۳۶۴ ش. (۱۳) عبدالرحمان بن احمد جامی، مثنوی هفت اورنگ، چاپ جابلقا دادعلیشاه و دیگران، تهران ۱۳۷۸ ش. (۱۴) عبدالکریم بن ابراهیم جیلی، الانسان الکامل فی معرفة الاواخر و الاوائل، قاهره ۱۳۹۰/۱۹۷۰. (۱۵) بدیل بن علی خاقانی، دیوان، چاپ علی عبدالرسولی، (تهران) ۱۳۱۷ ش. (۱۶) روزبهان بقلی، شرح شطحیات، چاپ هانری کوربن، تهران ۱۳۶۰ ش. (۱۷) جلال ستاری، مدخلی بر رمزشناسی عرفانی، تهران ۱۳۷۲ ش. (۱۸) مجدودبن آدم سنایی، کتاب حدیقة الحقیقه و شریعة الطریقه، چاپ محمدتقی مدرس رضوی، (تهران ۱۳۲۹ ش). (۱۹) یحیی بن حبش سهروردی، مجموعه مصنّفات شیخ اشراق، تهران ۱۳۸۰ ش. (۲۰) محمدبن ابراهیم صدرالدین شیرازی، الحکمة المتعالیة فی الاسفار العقلیة الاربعة، تهران ۱۳۳۷ ش، چاپ افست قم . (۲۱) محمدبن ابراهیم صدرالدین شیرازی، شرح اصول الکافی، ج۲، چاپ محمد خواجوی، تهران ۱۳۶۷ ش. (۲۲) محمدبن محمود طوسی، عجایب المخلوقات، چاپ منوچهر ستوده، تهران ۱۳۴۵ ش. (۲۳)عبدالرزاق کاشی، اصطلاحات الصوفیة، چاپ عبدالعال شاهین، قاهره ۱۴۱۳/۱۹۹۲. (۲۴) محمدبن ابراهیم عطار، مصیبت نامه، چاپ نورانی وصال، تهران ۱۳۵۶ ش. (۲۵) محمدبن ابراهیم عطار، هیلاج نامه، چاپ احمد خوشنویس، (تهران) ۱۳۷۱ ش. (۲۶) احمدبن محمد غزالی، داستان مرغان: متن فارسی رساله الطیر خواجه احمد غزالی، چاپ نصراللّه پورجوادی، تهران ۱۳۵۵ ش. (۲۷) ابوالقاسم فردوسی، شاهنامه فردوسی، از روی چاپ وولرس، تهران ۱۳۱۴ ش. (۲۸) عباس بن موسی فروغی، دیوان کامل فروغی بسطامی، چاپ م درویش، (تهران) ۱۳۶۸ ش. (۲۹) محمدبن حمزه فناری، مصباح الانس، در محمدبن اسحاق صدرالدین قونیوی، مفتاح الغیب، چاپ محمد خواجوی، تهران ۱۳۷۴ ش. (۳۰) محمدبن یحیی لاهیجی، مفاتیح الاعجاز فی شرح گلشن راز، چاپ محمدرضا برزگر خالقی و عفت کرباسی، تهران ۱۳۷۱ ش. (۳۱) مسعود سعد سلمان، دیوان، چاپ غلامرضا رشید یاسمی، تهران ۱۳۱۸ ش. (۳۲) علینقی منزوی، سی مرغ و سیمرغ، تهران ۱۳۵۹ ش. (۳۳) جلال الدین محمدبن محمد مولوی، کتاب مثنوی معنوی، چاپ رینولد آلن نیکلسون، تهران: انتشارات مولی. (۳۴) احمدبن محمد میبدی، کشف الاسرار و عدة الابرار، چاپ علی اصغر حکمت، تهران ۱۳۶۱ ش. (۳۵) ناصرخسرو، کتاب جامع الحکمتین، چاپ هانری کوربن و محمد معین، تهران ۱۳۶۳ ش. (۳۶) عزیزالدین بن محمد نسفی، مجموعه رسائل مشهور به کتاب الانسان الکامل، چاپ ماریژان موله، تهران ۱۳۴۱ ش. (۳۷) الیاس بن یوسف نظامی، سبعه حکیم نظامی، چاپ حسن وحید دستگردی، تهران ۱۳۶۳ ش. (۳۸) احمد نقشبندی خالدی، کتاب جامع الاصول فی الاولیاء، مصر ۱۳۳۱، چاپ افست قاهره . ۱۳ - پانویس
۱۴ - منبعدانشنامه جهان اسلام، بنیاد دائرة المعارف اسلامی، برگرفته از مقاله « جبرئیل »، شماره۴۴۷۶. |